دور يك ميز كه مينشينند بايد درباره سياستهاي كلان فوتبال ايران گفتوگو كنند ولي معمولا حرفها به مطالعه راههاي تعامل با وزراتخانه ميكشد. اينكه چطور ميشود قانون دوشغلهها را دور زد يا براي بازنشستهها اجازه كار گرفت. يكي از شايعههاي پيرامونش گلايه ميكند، يكي هم از درگيرياش در بازار داوري ميگويد. از ابطلال انتخابات هياترييسه شهرستانها تا كسب مجوز فيفا براي پوشش بانوان، از سياست حفظ صندلي رياست تا سوداي تكيه بر صندلي رياست؛ اينها اعضاي هياترييسه فوتبال ايراناند، اين 9 نفر.علي كفاشيان ناييني؛بيزنسمن خوشخنده بينالمللي
تحصيلات آقاي لبخند در رشته اقتصاد است. او كه از دانشگاه بهشتي فارغالتحصيل شده براي ادامه تحصيل راهي سرزمين گلهاي لاله شد تا در مقطع فوقليسانس راه و رسم آكادميك «تجارت بينالملل» را بخواند. سابقه ورزشي رييس فدراسيون فوتبال ايران مربوط به گذشتهيي است كه ميدويده؛ دويده و دويده تا به تيمملي رسيده. او كه در 110متر با مانع ركورد هم زده با 17سال رياست بر فدراسيون دوميداني ركورد ديگري را به نام اين تاجر اقتصاددان خوشخنده بينالمللي ميكند. او معاون سازمان تربيتبدني و دبيركل كميتهملي المپيك هم بود اما اينكه از چه راهي به فوتبال آمد، نشانياش را فقط عليآبادي ميداند؛ «قطعا عليآبادي در رييس شدن من نقش داشت، من بيكار نبودم كه بخواهم رييس فدراسيون شوم، اما شرايط طوري رقم خورد كه من رييس شوم. » شرايطي كه همه ميدانيم. او حالا ميان ماندن و رفتن يكي را بايد انتخاب كند، فشاري عجيب را تحمل ميكند و البته وظيفه به سالم رساندن كشتي فوتبال به ساحل را بر دوش دارد تا نه فوتبال آسيب ببيند و نه البته خودش...
ديالوگ ماندگار: برخي بدشان نميآيد سناريوي استعفاي من تدوين شود. اگر از رياست فدراسيون فوتبال كنار بروم براي اين است كه فوتبال ايران ضربه نخورد. به همين خاطر پيشنهاد تشكيل مجمع را دادم تا اگر ميخواهند تصميم بهتري بگيرند.
شهابالدين عزيزي خادم؛ چشم انداز آينده فوتبال
جوانترين عضو هياترييسه براي حضور در فدراسيون از سد فتحاللهزاده گذشت. شهابالدين كه دكتراي روابط بينالملل با گرايش مطالعات منطقهيي دارد، با شور فراوان، استقلال فدراسيون را از راه تعامل با دولت تعريف ميكند و به سياستهاي اقتصادي و روابط بينالملل فوتبال ايران انتقادهاي جدي دارد. او كه خود مدير اقتصادي و نايبرييس باشگاه پيكان است تلاش دارد تا فوتبال را به مسير تازهيي سوق دهد. به نظر ميرسد راه او از ساير اعضاي هيات رييسه جدا باشد و اهداف بلندمدت روشني را تصوير ميكند. «وقتي انتقاد ميكنم متهم ميشوم به شعارزدگي، وقتي هم كه حرف نزنم متهم هستم به خيانت. نبايد نگاه خودمختار داشت. فوتبال بايد با دولت روابط حسنه داشته باشد. هميشه اسپانسرهاي تيمهاي ملي شركتهاي دولتي هستند چون اقتصاد ما وابسته به دولت است. » شايد براي كنترل همين شور شهاب بود كه كفاشيان حكم رياست «شوراي عالي راهبردي سند چشمانداز توسعه فوتبال ايران» را به اسم او امضا كرد. او در اين اوضاع و احوال توانسته براي فدراسيون، ساختمان خوبي در مجموعه انقلاب بگيرد و براي تدوين سند، برنامهريزي ميكند. جنس حرفهاي او با ديگر اعضا متفاوت است و اهل «برنامه» و تدوين استراتژي است.
ديالوگ ماندگار:ميتوانيد به من بگوييد شعارزده/كفاشيان از دل همين دولت رييس شده/صد بار گفتم از كيروش جواب بخواهيد، گوش نكردند.
غلامرضا بهروان بازنشسته شگفتانگيز
او هم ثمره تغيير در اساسنامه است. قرار بود نايبرييس دوم و رييس سازمانليگ باشد اما امروز فقط يكي از 9 عضو هياترييسه است. با اينكه نزديك به 13سال تا سال 57 فوتباليست و داور بوده اما در بدو ورودش به دوره دوم فدراسيون، كفاشيان اظهارنظرهاي شگفتانگيزي ميكرد «قانون منع حضور دروازهبانهاي خارجي حمايت از توليد ملي است.» هرچند بعدها اين قانون را خودش برداشت و به اين نتيجه رسيد كه نبايد منعي وجود داشته باشد يا وقتي براي تشويق تيمهاي ليگبرتري در استفاده از بازيكنهاي جوان گفت: «تعداد تعويضها را از سه به پنج افزايش ميدهيم.» بهروان اما در نهايت قرباني جنگ سرد وزارت ورزش با كفاشيان شد. قانون بازنشستهها او را از ادامه فعاليت اجرايي بازداشت تا «مهدي تاج» يكبار ديگر به مديريت فوتبال ايران بازگردد؛ «استعفا ندادم، انصراف دادم. برخي با تشكيل يك شبكه، عليه من هجمه كردند. بايد ديد كه دنبال چه منافعي هستند.»
ديالوگ ماندگار: بهروان: فدراسيون فوتبال ايران جاي افراد سالم نيست.
مهدي محمدنبي؛ ديپلمات محافظهكار
او دبيركل فدراسيون است، با روحيه بالاي تعامل با مديران بالادستي. با اينكه بازرگاني خوانده اما رفتارش ديپلماتيك است. نبي از فيفا مدرك مديريت حرفهيي گرفته تا در كنار سابقه مديريتياش در باشگاه گسترش پارسخودرو، براي حضور هميشگي در هياترييسه فدراسيون فوتبال برازنده به نظر برسد. زمستان 87 كه پرونده خريد بازيكنهاي خارجي داغ شد، سرنخ قصه به دفتري در خيابان جردن رسيد كه پاي نبي را به اندازه عمر يكروزه يك خبر به «تيتريك» روزنامههاي ورزشي بازكرد. بعدها مسعودمعيني در توجيه ناكامي تيم جوانان غيرمستقيم نبي را به دلالي متهم كرد كه آقاي دبيركل گفت: «حرفهاي معيني بيارزشتر از آن است كه پاسخي بدهم. » او با سياستي محافظهكارانهتنها عضوي است كه با فدراسيونهاي صفاييفراهاني، دادكان، مصطفوي و كفاشيان كار كرده است.
ديالوگ ماندگار: يك روز آمدم و يك روز ميروم.
فريده شجاعي طراح لباس با مجوز
زماني براي معرفي او ميگفتند «همسر منصور پورحيدري» ولي اينروزها پورحيدري براي معرفي بهتر خودش از رانت نسبت با او استفاده ميكند. تنها عضو خانم هياترييسه فدراسيون و رييس امور بانوان، دكتراي فيزيولوژي ورزشي و استاد دانشگاه است. واليباليست تاجتهران در سالهاي پيش از انقلاب و عضو كميته طب فدراسيون پزشكي، نزديك به يك دهه است كه امور فوتبال بانوان ايران را ميچرخاند. پيگيريهاي او و همكارانش براي متقاعد كردن فيفا در استفاده از پوششي متفاوت با ساير تيمهاي فوتبال زنان، او را هميشه به صدر اخبار ميآورد «در صحبتي كه با بلاتر داشتيم او گفت كه تحت هيچ شرايطي نميتوانيم با اين لباس بازي كنيم اما با تاكيد بر حضور بانوان ايراني در ميادين بينالمللي سرانجام بلاتر موافقت كرد تا لباس جديدي را طراحي كرده و به كميته اجرايي ارسال كنيم.»
ديالوگ ماندگار: خودمان كه نميتوانيم تورنمنت فوتبال طراحي كنيم!
عليرضا رحيمي؛ ديپلماسي نقش جهان
فوتباليست پيشكسوت سپاهان، دو سالي است كه چهره و صدايش معروف شده؛ او كه جاي ساكت را در اين باشگاه گرفت، در فصلي كه همه از اين تيم بيپول شده قطع اميد كرده بودند، قهرمان شد تا از نايابترين مديران تماما فوتبالي و موفق فوتبال ما باشد. رحيمي 16 سال رييس فدراسيون هندبال بود و از 15 اسفند 90 به عنوان نماينده باشگاهها به هياترييسه فدراسيون فوتبال راه يافت تا امروز موقعيتي استراتژيك در فدراسيون پيدا كند. او با ديپلماسي نقشجهان از يكطرف تك تك مديران باشگاهها را با خود همراه كرده و از طرف ديگر در تقابلهاي تك به تك آنها را آچمز ميكند؛ «بودجه ما يكسوم پرسپوليس است، بانك مركزي هم پول زيادي دارد اما دليل نميشود كه همه را در اختيار يك نفر قرار دهد. اگر مجلس به شما شش ميليارد داده بايد به ما هم بدهد.» رحيمي خطاب به رويانيان ميگويد.
ديالوگ ماندگار: با آمدن تاج ديگر جاي من نيست! اگر رييس فدراسيون مهدي تاج را به خاطر تواناييهايش سرپرست سازمان ليگ برتر كرده كه مشكلي در اين زمينه وجود ندارد اما از آنجا كه ميدانم كفاشيان ايشان را سرپرست كرده تا خودش چند روزي بيشتر در فوتبال بماند ديگر كوتاه نميآيم.
حيدر بهاروند؛ فلكالافلاك فوتبال
اين عضو كمتر ديدهشده هياترييسه ريشه در خطه لرستان دارد. در تيم خيبر خرمآباد كه يك خاطره نوستالژيك در فوتبال دهه 60 ايران است بازي كرده و با ليسانس مديريت، سرمربي تيم افلاك و خيبر هم بوده است. بهاروند كه 10 سال رييس هيات فوتبال لرستان بوده، از حاميان نزديك علي كفاشيان به حساب ميآيد. او كه جذابيت كمتري براي اصحاب رسانه دارد در روزهايي مثل باخت تيمملي به لبنان كه دانهدرشتها خطوط ارتباطي را مسدود ميكنند، راه ساده دسترسي به فدراسيون فوتبال است؛ «هيچ آدم عاقلي از تيم ملي تعريف نميكند و من خودم از منتقدان اصلي كيروش هستم.» يكبار هم درباره قلعهنويي گفت: «نميشود تضمين داد كه اگر مربي ايراني باشد، تيم به جامجهاني ميرود. برخي از مربيان ايراني توانايي نشستن روي نيمكت را دارند اما چون دنبال باندبازي هستند كارشان خراب ميشود.»
ديالوگ ماندگار: فدراسيون بايد براي كيروش تعيين تكليف كند/هيچ فرد عاقلي از تيمملي تعريف نميكند.
سيدمحمد هادي آيتالهي؛ ميل چمن نميكند
براي خودش وبلاگي دارد و براي معرفي خودش نوشت: «زان يار دلنوازم شكريست با شكايت/گر نكتهدان عشقي خوش بشنو اين حكايت/ هر خدمتي كه كردم بيمزد بود و منت/يارب مباد كس را مخدوم بيعنايت» آيتالهي نايبرييس اول فدراسيون است. پستي كه يك فصل تمام از كفاشيان انرژي گرفت تا با تغيير در اساسنامه، انتخاب آن را براي رييس فدراسيون «اختياري» كند. تا پيش از حضور در فدراسيون، فوتبال شيراز قلمرو محض آقاي نايبرييس بود. مخاطبين كمتر جدي فوتبال ايران، او را از وقتهايي بياد ميآورند كه روي خط برنامه نود، از استاندارد مطلوب و بينالمللي چمن استاديوم حافظيه در حالي سرسختانه دفاع ميكرد كه تلويزيون چاله چولههاي بزرگ و كوچكي را زير صداي او پخش ميكرد؛ «تكههايي از زمين را كه مشكل داشت درآورديم و به جاي آن چمن تازه كاشتيم. در واقع با اين كار چمن را وصله زدهايم.» شايد چنين راهكارهاي مبتكرانهيي بود كه قباي نايبرييسي كفاشيان را براي آيتالهي اندازه كرد. فدراسيوني كه بيشتر از چمن حافظيه نيازمند وصله پنيه بود.
ديالوگ ماندگار: آقاي دايي فاتحه فوتبال ايران آن زمان خوانده شد كه شما در برابر ديدگان 70 ميليون ايراني عاشق در هشتم فروردين ماه سال 88 عيدشان را عزا كرديد و در مقابل عربستان سعودي نتيجه را واگذار كرديد و فوتبال ايران را از صعود به جام جهاني باز داشتيد.
فريدون اصفهانيان؛ كمحرف سياهپوش
عضو زنجاني هياترييسه و رييس كميته داوران. در تيم منتخب استان زنجان فوتبال بازي ميكرد اما با لباس مشكي داوري به فوتبال ايران معرفي شد. او حالا در دورهيي بايد داوران فوتبال را مديريت كند كه پديده نوظهور دپارتمان داوري، موجوديت داوري در فدراسيون را جنجالي كرده؛ ميگويند در جلسات رسمي كمحرف است اما با چراغ خاموش تصميمها را در حلقه دوستان محرم ميگيرد؛ «كميته و دپارتمان داوري داراي وظايف مشخص و تفكيك شدهيي است. وظايف هركدام به صورت واضح شرح داده شده، كميته درباره آييننامه، برگزاري كلاسها و... تبادل نظر و تصميمگيري ميكند، سپس اعضاي دپارتمان مصوبات را اجرايي ميكنند، ولي در حال حاضر دپارتمان خارج از حيطه وظايف خود عمل ميكند.» براي همين اصفهانيان بيشتر درگير امور داوران است تا جلسههاي هياترييسه.
نظرات شما عزیزان: